پس از یک شب مهمانی، با خواهر ناتنی داغم روی کاناپه تصادف کردم. بیدار شدن از خواب با او که من را به آغوش می کشد، بدن برهنه اش را فریب می دهد. علیرغم تردید اولیه، بیدمشک تنگش من را مکید و منجر به یک سواری وحشی، پر از گناه، اما به طور باورنکردنی رضایت بخش شد.