بعد از سالها خیال پردازی در مورد دخترخوانده ام آریا فائه و بهترین دوستش جیل کسیدی، بالاخره آنها را به دست آورده بودم.بدن های جوان، کوس های تراشیده و معصومیت آنها میل مرا شعله ور کرد.صورتشان را می بلعیدم، شیرینی شان را می چشیدم، و در سوراخ های مشتاق و تنگشان فرو می رفتم.