سوزی، یک نوزاد ناامید، هوس یک سواری وحشیانه دارد. با کنار کشیدن، او هوس یک لعنتی داغ کرد. یک مرد سیاه پوست بنددار پنجره اش را پایین می کشد و نگاهی اجمالی به تفنگ عظیم خود می اندازد. سوزی مشتاق در آن فرو می رود و در یک خروس شگفت انگیز کنار جاده افراط می کند.