نظارت یواشکی از راز خواهر ناتنی من پرده می زند: یک انبار پنهان از عکس های صریح. بی توجه به اخلاق، با او روبرو می شوم و طول چشمگیر خود را آشکار می کنم. او شوکه شده اما مشتاق است و با مهارت هایش مشتاقانه من را خوشحال می کند. برخورد ممنوع ما با مشتاقانه بلعیدن هر اینچ به پایان می رسد.