نامادری کیمبر وودز دامن کوتاه دخترخوانده اش را مسخره می کند و منجر به برخورد داغ با پدر می شود. صحنه گرم می شود زیرا او به فتیش دختر مدرسه ای خود افراط می کند و او را روی کاناپه می برد. خروس بزرگش عمیقاً فرو می رود و او را نفس نفس می زند و راضی می کند.