بمب بلوند اسلون هارپر، که به دنبال یک سواری وحشیانه است، با پیتر گرین ملاقات می کند. زبان خبره او او را وحشی می کند، بیدمشک تنگش صورتش را گره می زند. او با یک دم دستی شگفت انگیز متقابلاً عمل می کند، سپس او را سوار می کند، و تا زمانی که روی صورتش فوران کند، سوار بیدمشک شیرینش می شود.