ساکورا میورا، دختری خیره کننده در کنار در، در خانه خود را باز می کند، لباس هایش را می ریزد، بدن بی عیب و نقص خود را آشکار می کند. انگشتانش چین های ظریف او را کشف می کنند و میل آتشین درون او را شعله ور می کنند. او تسلیم لذت می شود، بدنش از خلسه می لرزد، وصیت نامه ای برای شهوت سیری ناپذیر او.