دوست دختر برادر در حین عمل دستگیر می شود و با یک حرومزاده خیانتکار روبرو می شود. علیرغم عصبانیت اولیه، برانگیختگی او کنترل را به دست می گیرد. او مشتاقانه پاهایش را باز می کند و زبان او را دعوت می کند تا او را ببلعد. به زودی، آنها در یک برخورد پرشور، تسلیم خواسته های متقابل خود، در هم می پیچند.