در گاراژی با نور کم، شلخته مطیع بسته شده و دهانش را می بندد و منتظر تنبیه BDSM اوست. اربابش، هیکلی مسلط، شلاقی را به کار می گیرد و ضربات دردناکی را به او وارد می کند. او از درد به خود می پیچد، بدنش بوم علامت های قرمز است، همانطور که خواسته های سادیسمی اربابش آشکار می شود.